"حرکت ناگهانی²⁹"

ا.ت: پس تو چیزه دیگه ای میخوای مگه نه!
حیمین: چرا بهم نمیدیش
ا‌ت: سری قبل یکسال دوری کشیدم نمیتونم دوباره خطر کنم.
جیمین : با پایین تنت کاری ندارم بیا فقط یکم عشق بازی کنیم
ا.ت: هوفففف.....هیف که خیلی دلم تنگ شده.
« یجوری صحبت میکنه انگار رفته بود مسافرت »

ویو ا.ت:

دیگه دومم نیاوردم . رفتم سمتش . دستم رو درو گردنش حلقه کردم اونم دستش رو گذاشت زیر باسنم بلندم کرد و گذاشت رو پاهاش.
منم لباش رو به بازی گرفتم . لبم رو روی گردنش میکشیدم گاهی وقت ها روش ی بوس ملایم میگذاشتم .لبم رو روی روی ذاویه فکش کشیدم و که صدای ناله وحس بزرگ شدن دی: کش رو زیرم حس کردم‌. دیگه براش کافی بود رفتم سراغ لباش اما اون منو به بازی گرفت .‌ لبم رو احاطه کرد زبونش رو وارد دهنم کرد . کل دهنم رو مزه کرد مک میزد............
بچه ها دارم اینو تو جاده واستون مینویسم مامانم گفت تو راه سرت تو گوشی نباشه بخواطر همین کم نوشتم
ببخشید بایییییی🥺🥺🤭🤭😈😈
دیدگاه ها (۱۱)

حرکت ناگهانی

"حرکت ناگهانی³¹"

"حرکت ناگهانی²⁸"

"حرکت ناگهانی²⁷"

فیک مافیای سیاه من part 3

آن سوی آینه P36پیشش دراز کشیدم و از پشت بغلش کردم(ویو ا.ت ، ...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۲۹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط